خودم قانون همین الان رو فراموش کردم و امروز متضرر شدم.
روز نیمه شعبان به خیلی ها زنگ زدم و تبریک گفتم. اما به دایی زنگ نزدم. دیر وقت شده بود، گفتم یه روز دیگه به یه مناسبت دیگه زنگ میزنم.
امروز فهمیدم اون مناسبت هرگز نمیرسه و من دیگه صدای دایی رو نمیشنوم.
او دیشب از پیش ما به سوی خدا رفت. عمر با عزتی داشت. بعد از نماز و قرآنِ شب، به آرامی دراز کشیده بود و به سوی خانه ابدی سفر کرده بود.
خوش به حال او که اینقدر زیبا زندگی کرد و اینقدر زیبا از این زندگی رخت بر بست.
و بدا به حال مثل منی که ....
خدایا تو به حال ما بندگان ناتوان و نادان رحم کن
....